رابطه زناشویی موفق در زندگی
چگونه زندگی ام را بسازم کنم
زندگی با عطر چای هِل
زناشویی و اهمیت آن در زندگی امروزه اهمیت ارتباط و نقش آن در روابط اجتماعی مورد تأکید بسیاری از محافل علمی و پژوهشی است. به ویژه در مورد خانواده که به عنوان رکن اساسی جامعه بوده و هست ، على الخصوص روابط زن و شوهر الگوئی برای رفتارها و روابط فرزندان خانواده هستند.
زوجین خشنود نسبت به زوجین ناخشنود زمان زیادی را صرف گفتگو با هم بدون (توجه به موضوع) سپری می کنند و به همان میزان نیز وقت صرف گفتگو در مورد مسائل شخصی می کنند.
چند الگویی که پیش بینی کننده تداوم یا جدانی ازدواجاست عبارتند از:
1- خشم به عنوان یک هیجان پرخطر
2- گوش دادن فعال
3- شروع کردن منفی از طرف زن
4- تنش زدایی
5- مدل های رفتاری مثبت
6- دلجویی فیزیکی از مرد
اساس حیات زوجين
در اثر نا آگاهی ها بی توجهی و سهل انگاری ها در امر ازدواج و عدم توجه به حقوق یکدیگر چه بسیار دشواری ها و مشکلات که پدید می آیند. با کم و بیش ازدواج هایی مواجه می شویم که در آن زن و شوهر نباید اقدام به مسائلی کنند ولی متأسفانه بدان تن در می دهند و یا کارهایی است که باید انجام دهند ولی از آن سرپیچی و تخلف می کنند. به نظر می رسد که اینان جای این مسائل را عوضی گرفته و یا عمدا چنان رفتار نامناسبی را دارند. ما معتقدیم که روابط و اساسی حیات زوجین باید مبتنی بر ضوابط ذیل باشد.
1- مودت و صفا
حيات زوجین باید مبتنی به مودت و صفا، مهرورزی و دوستی خالص باشد. اصولا زندگی بدون دوست داشتن و محبت ورزیدن معنی ندارد. به خصوص آنگاه که این امر مربوط به زن و شوهری باشد که محرم اسرار هم پدید آورنده فرزندان و در مقام مربی و پدر و مادر نسل جدیدند.
غرض از مودت دوستی خالص و صمیمانه است نه دوستی های سرسری و سطحی. آنگونه دوستی که در اعماق جان این دو ریشه بدواند و موجبات سکون و آرامشی شان را فراهم آورد. خداوند ایجاد رشته مودت را در ازدواج از جمله نشانه های شناسایی خود قرار داده و طبعا واجدان چنین صفا و صمیمیتی محبوب خداوندند.
زوجین باید برای یکدیگر بهترین دوست باشند آنچنان که خود را در غم و رنج هم شریک بدانند و اسرار خود را در میان گذارده به رفع مشکل پردازند. حال اگر در زندگی زوجین وضع به جائی رسید که طرفين حتی جرأت آن را ندارند با هم سخن بگویند و یا راز دل خود را با یکدیگر در میان گذارند باید گفت از لطف و عنایت خدا در این زمینه بهره ای ندارند.
2- تعاون و مددکاری
اساس زندگی زوجین بر تعاون و مددر سانی به یكدیگر است هر کدام با وجود صمیمیت و صفا باید به جایی برسند که زیر بازوی هم را بگیرند، در مشکلات و دشواری ها با چنگ و دندان اقدام کنند و به یاری هم بشتابند. منشاء خدمتی برای یکدیگر باشند و از استطاعت و امکان خود جهت یاری هم استفاده کنند. درست است که زن را وظیفه ای و مرد را وظیفه ای دیگر است.
ولی در این طریقِ دوستی و صفا مساله تقسیم کار مطرح نیست هر کس پس از انجام وظایفش به شرطی که توان و فر صتی داشته باشد به یاری دیگری بر خواهد خواست و چنین راه و رسمی است که زندگی را شیرین می کند. این شرط انسانیت نیست که مردی در گوشه اتاق لمیده و همسرش در میان برف و سرما سرگرم کار و تلاش باشد تنها بدان حساب که وظیفه مرد چیزی دیگر است یا زنی در کنار بخاری استراحت کند و شوهرش به تنهائی سرگرم پارو کردن برف ها باشد.
3- توافق و تفاهم
زندگی دو تن در کنار یکدیگر نیاز به تفاهم و توافق دارد. زن و شوهر هر چند از قبل هم خوی و هم روش باشند باز هم دارای سلیقه ای و راه و روشی جداگانه اند. اما اینکه هر کدام بخواهند بر اساس سلیقه و مشی خود راه بروند دیگر زندگی نخواهد داشت. ضرورت ها ایجاب می کنند که هر کدام از بخشی از نظریات و سلیقه های خود صرف نظر کند تا بتوانند افکار و خوی ها را به هم نزدیک کرده و زندگی را تحت نظام خاصی در آورند. اگر شما همسر و زندگی خود را دوست دارید ناگزیر باید خود را نسبت به افکار و روش او در حدی که خلاف شرع و عقل و عرف نباشد علاقمند نشان دهید. اساس زندگی را بر رعایت حال و سلیقه او و احترام متقابل قرار دهید. کمی شما از نظرهای خود صرف نظر کنید و کمی هم او، تا امکان ادامه زندگی باشد.
4- کوشش به وحدت
زندگی از دیدی چون آینه ای است که مختصر غباری آن را کدر می سازد. باید کوشش کنید همیشه آن را صاف و تمیز و با جلا نگه داشت.
زندگی مشترک نیازمند به وحدت و الفت است. زن و شوهر باید بکوشند که متحد و از نظر فکری در هم ادغام گردند. منم منم گفتن ها اگر در جائی روا باشد در زندگی خانوادگی روا نیست. هر دو باید در همه مسائل شریک باشند و از یکدیگر حمایت نمایند.طبعا در برابر مسائلی که موجب درگیری و اختلاف است .
راه سکوت، گذشت و مدارا را باید در پیش گرفت و سعی باید کرد که پرده حرمت بین دو نفر دریده نشده و کار به درگیری نکشد. درگیری های زندگی موجبات سیه روزی زوجین و فرزندان را فراهم می آورد.
5- رعایت حقوق
و بالاخره اصل مسأله این است : آنگاه که زندگی را بخواهند سهل بگیرند، بر اساس حقوق هم زندگی کنند، مطمئنا در همه مکاتب و مذاهب درباره حقوق زن و شوهر مسائلی مطرح است که جالب ترین و کامل ترین آن را نه بر حسب ادعاء ،بلکه بر حسب موجودیت در اسلام می بینیم. هر کدام باید بکوشد با آن ضوابط و حقوق خود را تطبیق داده و عمل نماید.
نویسنده: راضیه جلالی
کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی