10 ترس رایج درباره ی زایمان
ما ممکن است که نتوانیم درباره این مسایل خیلی دقیق صحبت کنیم اما به نظر می رسد بیشتر ترس های پیرامون زایمان و به دنیا آمدن نوزاد در همین 10 مورد خلاصه می شود. تحقیقاتی بر روی 1000 مادر انجام شده است و این مقاله گزارشی از این پژوهش ها است.
1- نرسیدن به بیمارستان برای زایمان
من می ترسیدم از اینکه در زمان درد زایمان به بیمارستان نرسم و مجبور شوم نوزادم را در راه به دنیا بیاورم.
2- من وحشت دارم از اینکه نوزاد در ماشین به دنیا بیاید
می ترسیدم کیسه آبم پاره شود و نیاز داشته باشم که سریع به بیمارستان بروم اما همسرم سر کار باشد و من خانه تنها باشم
ترس از زایمان
![ترس از زایمان]()
3- تاثیر بد بر زندگی
3- تاثیر بد بر زندگیمی ترسیدم از اینکه زایمان و به دنیا آوردن نوزاد مشکلات بدی را در زندگی و ذهن من ایجاد کند.
نگرانم درباره ی اینکه من یا نوزادم در حین زایمان از دنیا برویم.
4- سالم به دنیا نیامدن نوزاد
یک مادر می گفت: من بچه ی پنجم خود را در راه دارم، ترس به دنیا آمدن بچه ی اول را نداشتم اما ترسم از این بود که نکند چون پنجمین بارداری را پشت سر میگذارم نوزادم مشکل دار باشد.
ترس از اینکه در حین زایمان اتفاقی بیفتد که نوزاد آسیب ببیند.
نگرانی برای سلامتی نوزاد و ترس اینکه نوزاد بیماری خاصی داشته باشد.
5- مداخلات ناخواسته
می ترسیدم که در حین زایمان طبیعی اتفاقی بیفتد که مجبور به زایمان سزارین یا اپیزیاتومی شوم.
می ترسیدم که شرایطی پیش بیاید که پزشکان مجبور شوند به من داروهای خاصی تزریق کنند.
وحشت دارم از اینکه زایمان من به تاخیر بیفتد و دیرتر از زمان طبیعی اتفاق بیفتد.
6- ماندن در درد
من نمی توانستم درد را پیش بینی کنم و از این مساله وحشت داشتم.
انقدر نگران بودم که نتوانستم تزریق اپیدورال را انجام دهم.
از فکر فشار درد می ترسیدم.
7- ندانستن روش مراقبت از نوزاد
نگران این بودم که من و شوهرم چگونه می توانیم از یک نوزاد به این کوچکی مراقبت کنیم.
اینکه قرار است مادر شوم و مسئولیت زندگی دیگری را برعهده بگیرم، برام ترسناک بود.
ترس از زایمان
8- از دست رفتن آبرو
می ترسیدم که کیسه آبم در جایی پاره شود که آبرویم برود.
گاهی می ترسیدم که در زمان زایمان، شاید ادرارم بیرون بریزد و ترس این را داشتم.
می ترسیدم که در خیابان یا مکان عمومی درد زایمان سراغم بیاید و شرایطی ایجاد شود که بدنم را دیگران ببینند.
9- اتفاقات ناخواسته
می ترسیدم وقتی که نمی دانستم دقیقا چه مسایلی پیش روی من قرار دارد.
ندانستن بزرگترین ترس من بود. من نمی دانستم که آخر این ماجرا چه می شود و نوزاد من با چه روشی به دنیا می آید!
می ترسیدم از اینکه نتوانم زایمان طبیعی انجام دهم و بدن من به اندازه ی کافی نتواند فشار را برای زایمان ایجاد کنید.
فکر نمی کردم که بتوانم نوزاد را از بیرون بدهم و به دنیا بیاورم.
10- ترس از آسیب های زنانه
می ترسیدم در حین زایمان دچار مشکلات زنان شوم و برای همیشه نتوانم مانند گذشته سلامتی ام را به دست بیاورم.
در انتها
باید بتوانید با ترس هایتان مبارزه کنید. چنانچه شما نیز در دوران بارداری به هر کدام از این مسایل فکر می کنید و این افکار برایتان آزار دهنده است باید در اولین فرصت به یک مشاور یا روانشناس مراجعه کنید.
تلاش کنید تا پیش از زایمان، این مسایل را برطرف کنید تا به آرامش برسید. بسیاری از نگرانی ها همیشه بیهوده هستند و فقط ذهن شما را خسته می کنند.
به قدرت مغز و فکرتان اعتماد کنید و تلاش کنید تا تفکر مثبت را جایگزین تفکرات منفی کنید.
دعا کنید و به خداوند توکل کنید. به این فکر کنید که قدرتی ماورای همه این افکار وجود دارد که کافی است تا با تمام وجود به او فکر کنید و از او بخواهید تا به شما آرامش دهد و مراقب خود و فرزندتان باشد.