راهکارهای پیشگیری از طلاق عاطفی
چگونه میتوان از طلاق عاطفی جلوگیری کرد؟
راهکارهای پیشگیری از طلاق عاطفی
پیشگیری از طلاق عاطفی: به طور کلی صاحب نظران و پژوهشگرانی که به بررسی و مطالعه علمی هوش هیجانی می پردازند معتقدند که هوش هیجانی میتواند کاربردها و تاثیرات مهمی بر فعالیتهای گوناگون آدمی چون رهبری و هدایت دیگران، زندگی شغلی، زندگی خانوادگی و زناشویی، تعلیم و تربیت، سلامت روانی و غیره داشته باشد
یکی از جنبههایی که هوش هیجانی تاثیر فوقالعادهای بر موفقیت در آن دارد، ازدواج و زندگی زناشویی است؛ به عبارتی اگر چنانچه زمینهای وجود داشته باشد که هوش هیجانی در آن اهمیت دارد، آن زمینه ازدواج است. زیرا بنیاد و اساس رضایت از روابط به توانایی فهم و کنترل هیجانات بستگی دارد و جزء مهمی از رضایت زناشویی، آگاهی فرد از هیجانات همسرش و احترام به آن هیجانات است.
صمیمیت زناشویی
همان طور که می دانیم ازدواج منبع بعضی از عمیق ترین احساسات و هیجانات ما محسوب می شود و در خود احساساتی نظیر عشق، نفرت، عصبانیت، ترس، ناراحتی و لذت و غیره را دارد و این که چه میزان زن و شوهر بتوانند این هیجانات قوی را بفهمند، درباره شان گفتگو و آنها را مدیریت کنند، نقش قاطعی در رضایت زناشویی آنها بازی میکند.
علت این است که افرادی که توانایی کنترل احساسات و هیجانات خود را دارند (خویشتنداری) و بر نحوه ابراز احساسات و هیجانات خود نسبت به دیگران خصوصا همسرشان تسلط دارند، مانع بروز بسیاری از برخوردها و سوء تفاهم ها در روابط زناشویی خود می شوند در حقیقت ابراز عواطف نقش عمدهای بر شادیها و تداوم زندگی زناشویی داشته و زوج های خوشبخت به طور مداوم واکنش هایی چون عشق و محبت را نسبت به هم ابراز کرده و در تعامل هایشان با یکدیگر از شوخی های مناسب استفاده میکنند.
اثر هوش هیجانی در روابط زوجین
افرادی که از هوش هیجانی بالایی برخوردارند، به احتمال زیاد می توانند به گونه ای موثر با صحبت های دقیق و ظریف عاطفی، مشکل ها و اختلاف ها را حل کنند و با استفاده از جملاتی چون (معذرت میخواهم) و (متاسفم) و دانستن اینکه به چه مقدار معذرت خواهی نیاز است یا چه مقدار متاسفم کارگشا است، اوضاع را سروسامان می دهند.
جان گاتمن از روان شناس های دانشگاه واشنگتن طی تحقیق هایی به این نتیجه رسیده است که زوجینی که روی هیجان های خود مدیریتی ندارند، تکانشی هستند و قادر به تفکر و صحبت به طور واضح و موثر نیستند، نیاز به آموزش خودآگاهی هیجانی دارند؛ این افراد باید یاد بگیرند که چطور زوج های با هوش هیجانی بالایی باشند و از لحاظ هیجانی بیدار شوند تحقیق ها نشان داده است.
ازدواج و زندگی زناشویی یک بافت سرشار از عاطفه می باشد و در ازدواج هایی که زوجین با یکدیگر در تعارض و تضاد باشند، برانگیختگی های هیجانی زیادتری دیده می شود به عبارت دیگر، بیشتر تعارض ها و اختلاف های بین زوجین به دلیل برانگیختگیهای هیجانی صورت می گیرد و همچنین افراد در توانایی دریافت و تشخیص دقیق عواطف خود و دیگران با یکدیگر تفاوت دارند.
مثلا بعضی از زوجها آشکارا نسبت به علائم هیجانی همسرشان بی توجه هستند و آنان را نادیده میگیرند یا آمادگی سوء تعبیر و عدم تشخیص صحیح این عواطف را دارند. حالت غمناکی یا اندوه همسر خود را به عنوان عصبانیت و خشم تفسیر میکنند.
در ضمن انسانها دارای تفاوت های قابل توجهی در توانایی ابراز صریح عواطف خود می باشند. مثلا برخی از زوج ها عادت دارند پیام های هیجانی مبهم و گیجکنندهای به طرف مقابل خود بدهند. هم زمان، هم میخندند و هم اخم میکنند و در نهایت زوجهای خرسند در مقایسه با زوج هایی که رابطه زناشویی و هیجانی خوبی با هم ندارند. احساس همدلی بیشتری به هم نشان می دهند و نسبت به احساسات یکدیگر حساسیت بیشتری به خرج می دهند.
رهایی از طلاق عاطفی
آموزش مهارتهای ارتباطی
- همدلی
- خودباوری
- مهارتهای بیانی و درکی (گوش دادن فعال)
- توانایی تصمیم گیری
- توانایی حل مسئله به جای هیجان زدگی
- شناخت هیجانات خود و طرف مقابل
- مدیریت این میدانها
به خوبی ممکن است با افزایش توانایی های افراد در تعامل با دیگری موجب افزایش سازگاری طرفين شود در واقع می توان گفت: آموزش مهارتهای زندگی و هوش هیجانی سازگاری فرد را با محیط و چالشهای آن افزایش میدهند.
اشتیاقی برای زندگی
در واقع مدیریت هیجانها تاثیر مهمی بر سازگاری زناشویی زوجها دارد. به نظر میرسد یکی از پایههای اصلی سازگاری زناشویی توافق پذیری و ابراز محبت و احترام است.
با توجه به اینکه توافق دو نفری متکی بر همدلی و تفاهم است و تفاهم یکی از اصول پایداری خانواده است.
[…] راهکارهای پیشگیری از طلاق عاطفی […]
[…] راهکارهای پیشگیری از طلاق عاطفی […]