فرزند آوری و مادری

0

فرزند آوری و داشتن جمعیت جوان و کارآمد این روزها یکی از دغدغه های اصلی جوامع بشری است که از مناظر مختلف به آن پرداخته می شود.

در دین مبین اسلام، زنان با الگوگیری از حضرت فاطمه زهرا (س) پرورش دهنده نسل تمدن ساز هستند.

هدف از برقراری زوجیت و تشکیل خانواده از منظر اسلامی رسیدن به سکون است. خانواده کانون اصلی جامعه ونقش مادری، محور پایداری و پویایی آن است.

مادری به مفهوم فرزند آوری، مراقبت از فرزند، برآوردن نیازهای مادی و روحی و فراهم نمودن بستر رشد و پرورش صحیح فرزند است. مادر بودن ارزش و مسئولیت بزرگی است که ویژگی های زیستی (زایمان، شیردهی، مراقبت …) و روانی (فرزند خواهی، مادری و عطوفت …) آن در و جود زنان قرار گرفته است.

از منظر روانشناسی یکی از نیازهای مهم روانی زنان روحیه پرورش دهندگی است و مادری همه نیازهای روانی یک زن را تأمین می کند؛ همین طور به زن امنیت و پیشرفت می دهد واساسی ترین خط مشی پیشرفت برای یک زن هویت مادری اش است.
غريزه مادري جزء طبيعي ترين غرايز است و تکامل زن و سلامت او، با مادر شدن امکان پذیر است. تجلی احساس مادرانه و نیاز به فرزند در بسیاری از زنان به سادگي قابل مشاهده است؛ زيرا شدت احساسات و عواطف، از صفات بارز آنان است و مهمترین عرصه تجلی عاطفه و احساس، مادري کردن است و زن، فقط با مادر شدن مي تواند همه ظرفيت هاي عاطفي خود را بروز دهد. همچنين، طبيعي بودن اين غريزه باعث مي شود پس از توليد مثل، مرحله دوم تکثير نسل که شامل « تداوم نسل» است، در نوع بشر تحقق يابد.

فرزند آوری و مادری

بر اساس ملاحظات روانشناسی، مادری و پدری برای اقشار در سن ازدواج، کم و بیش همه نیازهای روانی را تأمین می کند. به بیان دیگر، نقش مادری در بانوان متأهل، با فراهم آوری حس دلبستگی موجب امنیت خاطر و آرامش روانی می شود. جایگاه مادری به تقویت هویت فردی بانوان کمک می کند و سرانجام آن که همه بانوان متأهل با ایجاد روحیه پرورش دادن و تأثیرگذاری که از بایدهای مادری است، طعم پیشرفت در زندگی را می چشند.

چنین است که مجموعاً رضایت از زندگی و بهداشت روان مادران، از دختران و زنان مجرّد بیش تر است. این شرایط کم و بیش برای پدران نیز مصداق دارد.

آنچه مورد غفلت واقع شده، آن است که رشد جمعیت بر پایه تشویق ازدواج، تشکیل خانواده، گسترش نقش پدری و مادری و فرزندپروری در اقشار جامعه علاوه بر توسعه جمعیت جوان و مولد، به ارتقای سطح بهداشت روان کشور منجر می شود.

با دگرگونی هایی عصر حاضر به نظر می رسد براساس تبلیغات و فرهنگ سازی های انجام شده این وابستگی ها و دلبستگی ها در برخی از زنان و مادران به ظاهر کاهش یافته و امور دیگری مانند فعالیت های اجتماعی، اشتغال و درآمدزایی، پرداختن به تفریح های متنوع و… جای آن را گرفته است. می توان مهم ترین دلیل این دگرگونی را تغییر نگاه ارزشی به نقش زنانگی و مادری دانست که در سال های اخیر به دلیل رشد جنبش فمینیسم، بیشتر فراگیر شده است.

با تضعیف نهاد خانواده، ارزش مادری را حاشیه ای و غیر مهم می دانند و با تأکید بر تساوی حقوق زنان و مردان، بدون در نظر گرفتن جنسیت و غرایز ذاتی زنان و اهمیت دوران بارداری، به دنیا آوردن فرزند، شیر دادن و پرورش نسل در ارضاء، این نیاز حیاتی را نادیده می گیرند. از سوی دیگر، رواج ارزش های مادی و فردگرایی که تناسبی با فداکاری های مادرانه ندارد نیز در دوری از نقش مادری تأثیرگذار بوده است. برخی از جریان های فمنیستی، فردیت یافتن زنان را به معنای استقلال اقتصادی و خودآگاهی و پایان بخشیدن به مادری، همسری و جنس دوم بودن می دانند. این در حالی است که مادری و قبول این مسئولیت، در فطرت زنان قرار گرفته و مطابق با ویژگی های زیستی آنهاست.

این واقعیت را که طبیعت، فرایند شکل گیری و رشد جنین انسان و سپس تغذیه آن را در بدن زن تعبیه نموده است و فرزندآوری از غرایز اصلی و ذاتی زنان است؛ نباید نادیده بگیریم.

0 0 رای
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
Inline Feedbacks
مشاهده همه نظرات