سه گام آموزش همدلی به کودک

1 50

برای توانایی درک درستی و نادرستی، پرورش احساس همدلی بسیار مهم است و اینکه این صفت رشد کند یا نهفته بماند، تا حد زیادی به پرورش نیاز دارد.

این سه گام توانایی های همدلی را که فرزند شما برای رویارویی با دنیای سرشار از بی عاطفگی، ستمکاری، سردی و خودمداری لازم دارد، افزایش میدهد.

گام اول: افزودن بر آگاهی و کلمات نشان دهنده احساس.

مشکل این است که توان همدلی بسیاری از بچه ها تا حد زیادی ضعیف است، زیرا آنها توانایی تشخیص و ابراز احساسات را ندارند. کسب واژگان مناسب برای بیان احساسات و سپس تشویق برای استفاده از آنها زمانی که از لحاظ احساسی فهمیده تر شوند و بتوانند احساسات خودشان را درک کنند همدلی آنها را رشد خواهد داد. والدین به عنوان مربیان عاطفه باید چهار کار زیر را انجام دهند:

• از احساسات فرزندتان مطلع باشید و با همدلی به او گوش دهید. این بخش معمولا دشوارترین قسمت برای والدین است. کم اهمیت جلوه دادن احساسات فرزندتان، قطعی ترین روش برای جلوگیری از در میان نهادن احساسات از سوی اوست. جملاتی مانند “مسئله مهمی نیست، که تو بخاطر آن خشمگین شوی”. یا ” تو آنقدر بزرگ شده ای که ناراحت نشوی”.

• آن اتفاقاتی که موجب بروز احساسات در او می شود را بشناسید و بپذیرید. شناختن شرایطی که موجب شده است کودک احساسات خود را آنگونه نشان دهد و یا هیجانی شود.

• به احساسات کودک نام مناسب بدهید. مثلا عصبی به نظر میرسی یا آیا احساس کلافگی می کنی؟

• برای ارضای نیاز کودک راه حلی بیاندیشید.

قبل از هر راه حلی با او همدلی کنید، “اگر چنین اتفاقی برای من هم می افتاد، همین احساس را داشتم” . ” می فهمم چرا همچین احساسی داشتی”.

سپس بپرسید” آیا دوست داری نظر مرا درباره راه حل این مسئله بدانی؟ ”

مطالعات نشان می دهد کودکانی که دلسوزتر و مهربانتر هستند، همدل تر و از لحاظ احساسی آگاهی بیشتری دارند، واژگان دقیقتر برای احساس شان می شناسند و حالات دیگران را تشخیص میدهند.

برای تقویت واژگان احساسی کودک، پرسش های خود را دقیقتر بپرسید: به نظر ( مضطرب، عصبانی، نگران) هستی. چه مسئله ای دوستت را ( کلافه، غمگین، ناامید) کرده است؟ به جای اینکه همیشه سوالات مان از نوع “چی شده” باشد!

گام دوم: افزایش حساسیت به نشانه های احساسی دیگران، از قبیل لحن صدا، حالت بدن، حالات صورت. که آنها را به درستی تعبیر و تفسیر کند و در نتیجه توانایی درست واکنش نشان دادن را بیاموزد.

یکی از ساده ترین روش ها در تقویت هر رفتار، توجه نشان دادن به آن است. هر گاه فرزندتان دلسوزانه رفتار کرد به او بفهمانید چقدر رفتار درست را نشان داده است: “پسرم از اینکه با دوستت مودبانه رفتار کردی، او را نوازش کردی، خیلی خوشحالم، تو چقدر دلسوز هستی!”

توجه او را به نشانه های غیر کلامی دیگران جلب کنید” دیدی حالت صورت مادربزرگت تغییر کرد؟ به نظر گیج شده بود. “، “وقتی دوستت صحبت می کرد دیدی ابروهایش تو هم رفته بود؟ فکر کنم نگران چیزی بود. بد نبود از او می پرسیدی مشکلی پیش آمده است؟”

یکی از راه های موثر دیگر این است از کودک بخواهیم در مورد احساسات دیگران فکر کند. “فکر می کنی اگر پدر بفهمه مادرش مریض شده چه احساسی پیدا می کنه؟” ” آن کودک که در زمین بازی گریه می کرد چه احساسی داشت؟ ” و در ادامه گفتگو را به این شکل ادامه دهید که “فکر می کنی برای اینکه آن کودک احساس بهتری پیدا کند به چه چیزی نیاز داشت؟- شاید می خواهد یک نفر او را بغل کند چون زانویش درد گرفته”

در مورد هیجانات خودتان نیز صحبت کنید: “به دلیل بیماری ای که دارم بی حوصله و کلافه هستم بعدا می توانم با تو صحبت کنم”

گام سوم: پرورش درک اندیشه و دیدگاه دیگران.

بازی خودت را جای من بگذار یا تعویض نقش ها، تو جای خواهرت و خواهرت جای تو، حالا هر کدام در مورد این مسئله چه احساسی دارید و چه فکری می کنید چه کاری انجام می دهید.

اغلب با سوال پرسیدن هوش عاطفی فرزندتان را افزایش دهید ” چه احساسی داری، چه فکری می کنی ”

و در آخر نکته مهم این است، فرزندتان همیشه مشاهده گر رفتار شماست و از شما تقلید می کند!

فتانه اسماعیلی

کارشناس ارشد روانشناسی

0 0 رای
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
1 دیدگاه
قدیمی ترین
جدیدترین رای بیشتر
Inline Feedbacks
مشاهده همه نظرات