روانشناسی کودک چیست؟

رشد کودکان

0 1,247

قرن ها پیش، روانشناسی کودک یک مفهوم عجیب و کاملا ناشناخته بود.

امروزه ما می دانیم که دوران کودکی در زندگی شخصی افراد بسیار اثر گذار هستند.

رویدادهایی در کودکی رخ می دهد که شاید به ظاهر مساله ی مهمی نباشند اما در واقع تاثیر بسیار جدی بر رفتار افراد در آینده خواهد داشت.

مطالعه فرآیندهای روانشناختی و به ویژه اینکه چگونه این فرآیندها متفاوت از بزرگسالان است، چگونه از زمان تولد تا نوجوانی رشد می کند، چگونه یک کودک با کودک دیگر فرق دارد و مسایل دیگر، شاخه تخصصی از روانشناسی شناخته شده که به روانشناسی کودک شهرت یافت تا به تشخیص و حل مسایل ایجاد شده، مشکلات عاطفی و رفتاری، اختلالات توجه، استرس و افسردگی، اختلالات یادگیری و دیگر مسایل بپردازد.

در این شاخه، روانشناسان بر علائم اختلالات اوتیسم و سایر مشکلات مربوط به رشد کودکان نیز تمرکز و پژوهش دارند.

5 حوزه روانشناسی کودک و آنچه به ما یاد می دهد:

1. رشد

مطالعه رشد کودک اغلب به سه حوزه ی گسترده تقسیم می شود: فیزیکی، روانشناختی و اجتماعی-احساسی.

رشد فیزیکی که عموماً یک روال نسبتاً پایدار و قابل پیش بینی است، به تغییرات جسمی اشاره دارد و شامل استخراج استعدادها نیز می شود.

رشد روانشناختی به فرآیندهایی که مربوط به کسب دانش، یادگیری زبان، تفکر، استدلال و تخیل است، می پردازد.

از آنجایی که رشد روانشناختی و اجتماعی به هم وابسته هستند، به طور معمول این دو شاخه با هم بررسی می شوند.

یادگیری ارتباط با دیگران نیز بخشی از رشد اجتماعی کودک محسوب می شود، رشد احساسی نیز شامل احساسات کودک و بیان آن است.

مسئولیت پذیری، ترس، اعتماد به نفس، غرور، دوستی و شادی همه بخشی از رشد اجتماعی-احساسی کودک هستند.

در حالی که شاید به ظاهر بتوان این موارد را از هم جدا کرد اما حقیقت این است که همه این موارد با هم آمیخته هستند.

رشد در مناطق مختلف می تواند متفاوت رخ دهد؛ به عنوان مثال، نوشتن کلمات نیازمند مهارت های شناختی زبان است یا مهارت های ریاضی نیز نیازمند آموزش است؛ مراقبت، آموزش، سلامت و وجود او در مناطق مختلف، بر میزان یادگیری اثر گذار هستند.

2. نقطه عطف

رشد یک نقطه ی عطفی دارد که یک راه مهم برای اندازه گیری پیشرفت کودک توسط روانشناسان است.

آنها در موقعیت های مختلف وضعیت کودک را بررسی می کنند تا دقیقا مشخص شود که کودک در سن خاص، چه کارهایی را می تواند انجام دهد و در انجام چه کارهایی ناتوان است.

برای نمونه، یک کودک 12 ماهه باید به طور معمول بتواند با نگه داشتن دست خود به دیوار یا جای دیگر، بلند شود.

برخی از کودکان در این سن می توانند به خوبی راه بروند اما بعضی از کودکان حتی وقتی به سن 18 ماهگی هم برسند هنوز نمی توانند راه بروند.

روانشناسان کودکان، به چهار دسته بندی اصلی در نقطه عطف توجه می کنند:

الف. نقاط عطف فیزیکی، که به رشد مهارت های منفی و مثبت حرکتی توجه می شود.

ب. نقاط عطف روانشناختی، که به رشد کودک برای تفکر، یادگیری و حل مشکلات می پردازد.

ج. نقاط عطف اجتماعی-احساسی، که به توانایی کودک برای ابراز احساسات و پاسخ دادن به تعاملات اجتماعی اشاره دارد.

د. نقاط قوت ارتباطی و کلامی، مهارت های ارتباطی کلامی کودک در حال رشد و مهارت های ارتباطی غیر کلامی او بررسی می شود.

رشد کودکان

3. رفتار

همه کودکان ممکن است گاه بی حوصله و تحریک پذیر باشند و گاه هم سرشار از انرژی و شیطنت.

تعارض میان والدین و کودکان مانند مبارزه ای وحشتناک است که سبب می شود تا کودک در رشد هویت شناسی و استقلال خود دچار مشکل شود.

این رفتارها بخشی از روند طبیعی رشد است اما با این حال، برخی از کودکان رفتارهای پر چالش و عجیبی را دارند که با توجه به سن شان، از حد معمول خارج است.

اختلالات رفتاری یکی از شایع ترین مواردی است که والدین را به سمت روانشناس کودک می کشاند.

برخی از این موارد مشکلاتی موقتی هستند که با بروز شرایط استرس زا در خانواده رخ می دهند؛ مانند تولد خواهر یا برادر، طلاق یا مرگ نزدیکان در خانواده.

موارد دیگر می توانند به دلیل وجود یک الگوی مخرب در زندگی کودک رخ دهند.

اختلال رفتاری با عناوینی مانند اختلال نافرمانی مقابله جویانه (ODD)، اختلال سلوک (CD) و اختلال بیش فعالی- کم توجهی (ADHD) بررسی می شوند.

این سه اختلال دارای برخی از نشانه های مشابه و رایج مانند مشکلات عاطفی و اختلالات خلقی نیز هستند.

روانشناسان با بررسی وضعیت و شرایط خانواده، اختلالات مغزی، ژنتیک و ارث، رژیم غذایی خانواده و … می توانند وضعیت دقیق را تشخیص و نسبت به درمان اقدام کنند.

رشد کودکان

4. احساسات

رشد احساسی شامل یادگیری احساسات است؛ اینکه کودک بتواند چرایی برخی از احساسات را تشخیص دهد، احساسات خود و دیگران را بشناسد و روش های موثر مدیریت بر احساسات را بیاموزد.

این فرآیند پیچیده از دوران کودکی آغاز می شود و تا بزرگسالی نیز ادامه دارد.

احساسات اولیه که در نوزادی نیز قابل تشخیص هستند شامل شادی، غم، خشم، ترس و اندوه است.

بعدها کودک شروع به رشد احساسات پیچیده تر مانند خجالت، تعجب، شرم و حیا، گناه، غرور، همدلی و … می کند.

به تدریج او مسایلی را که احساساتش را تحریک می کند می شناسد و باید مدیریت این احساسات به او آموزش داده شود.

یادگیری تنظیم احساسات برای برخی از کودکان نسبت به بقیه دشوار تر است. این موضوع ممکن است به خاطر، خلق و خوی خاص آنها باشد.

برخی از کودکان احساساتی تر هستند و برخی آرام تر. بعضی از آنها به سرعت واکنش نشان می دهند و بعضی شان سریعاً مضطرب و نگران می شوند.

روانشناسان کودک با شناخت دلایلی که کودک را در بیان یا مدیریت احساس دچار مشکل می کنند می توانند راهکارهایی را برای تنظیم، پذیرش و درک ارتباط بین احساسات و رفتار در کودک ایجاد کنند.

5. اجتماعی شدن

رشد اجتماعی به طور مستقیم با رشد عاطفی ارتباط دارد. اجتماعی شدن شامل دستیابی به ارزش ها، دانش و مهارت هایی است که کودکان را قادر به برقراری ارتباط موثر با دیگران می کند و به رفتارهای مثبت در خانه، مدرسه و جامعه کمک می کند.

اگرچه این روند در مدت کوتاهی پس از تولد نوزاد شروع می شود و همچنان تا بزرگسالی ادامه دارد اما سن کودکی یک دوره حیاتی برای اجتماعی شدن است.

یکی از اولین و مهم ترین روابطی که کودکان دارند، با والدین یا پرستاران است که تاثیر قابل توجهی بر رشد اجتماعی

رشد کودکان
رشد کودکان

آنها دارد.

در روابط با همسالان، کودکان یاد می گیرند که چگونه تعاملات اجتماعی با فرزندان دیگر را آغاز کنند. مهارت های لازم برای مدیریت تنش ها، سازش و بحث ها را می آموزند.

بازی کردن نیز به نوبه خود نقش مهمی در روابط اجتماعی کودک دارد. با بازی، کودکان ارتباط بیشتری با یکدیگر برقرار می کنند و از طریق تجربیات، دوستی ها و روابط را ایجاد می کنند.

عواملی که می توانند به ناتوانی در رشد مهارت های اجتماعی منجر شوند؛ شامل وضعیت اجتماعی و اقتصادی خانواده ی کودک است.

روانشناسان با توجه به شرایط کودک، در حل مشکلات اجتماعی به او کمک می کنند.

0 0 رای
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
Inline Feedbacks
مشاهده همه نظرات