سه گام آموزش همدلی به کودک
مراحل آموزش مهارت همدلی به کودک
این سه گام توانایی های همدلی را که فرزند شما برای رویارویی با دنیای سرشار از بی عاطفگی، ستمکاری، سردی و خودمداری لازم دارد، افزایش میدهد.
گام اول:
افزودن بر آگاهی و کلمات نشان دهنده احساس بازی های مهارت همدلی
مشکل این است که توان همدلی بسیاری از بچه ها تا حد زیادی ضعیف است، زیرا آنها توانایی تشخیص و ابراز احساسات را ندارند. کسب واژگان مناسب برای بیان احساسات و سپس تشویق برای استفاده از آنها زمانی که از لحاظ احساسی فهمیده تر شوند و بتوانند احساسات خودشان را درک کنند همدلی آنها را رشد خواهد داد. والدین به عنوان مربیان عاطفه باید چهار کار زیر را انجام دهند:
-
- از احساسات فرزندتان مطلع باشید و با همدلی به او گوش دهید. این بخش معمولا دشوارترین قسمت برای والدین است. کماهمیت جلوهدادن احساسات فرزندتان، قطعیترین روش برای جلوگیری از در میان نهادن احساسات از سوی اوست. جملاتی مانند “مسئله مهمی نیست، که تو بخاطر آن خشمگین شوی”. یا ” تو آنقدر بزرگ شده ای که ناراحت نشوی”.
- آن اتفاقاتی که موجب بروز احساسات در او می شود را بشناسید و بپذیرید. شناختن شرایطی که موجب شده است کودک احساسات خود را آنگونه نشان دهد و یا هیجانی شود.
- به احساسات کودک نام مناسب بدهید. مثلا عصبی به نظر میرسی یا آیا احساس کلافگی می کنی؟
- برای ارضای نیاز کودک راه حلی بیاندیشید.
قبل از هر راه حلی با او همدلی کنید، “اگر چنین اتفاقی برای من هم می افتاد، همین احساس را داشتم” . ” می فهمم چرا همچین احساسی داشتی”.
سپس بپرسید” آیا دوست داری نظر مرا درباره راه حل این مسئله بدانی؟ “
مطالعات نشان می دهد کودکانی که دلسوزتر و مهربانتر هستند، همدل تر و از لحاظ احساسی آگاهی بیشتری دارند، واژگان دقیقتر برای احساس شان می شناسند و حالات دیگران را تشخیص میدهند.
گام دوم:
افزایش حساسیت به نشانه های احساسی دیگران، از قبیل لحن صدا، حالت بدن، حالات صورت که آنها را به درستی تعبیر و تفسیر کند. در نتیجه توانایی واکنش صحیح را بیاموزد.
یکی از ساده ترین روش ها در تقویت هر رفتار، توجه نشان دادن به آن است هر گاه فرزندتان دلسوزانه رفتار کرد به او بفهمانید چقدر رفتار درست را نشان داده است: “پسرم از اینکه با دوستت مودبانه رفتار کردی، او را نوازش کردی، خیلی خوشحالم، تو چقدر دلسوز هستی!”
توجه او را به نشانه های غیر کلامی دیگران جلب کنید” دیدی حالت صورت مادربزرگت تغییر کرد؟ به نظر گیج شده بود”، “وقتی دوستت صحبت می کرد دیدی ابروهایش تو هم رفته بود؟ فکر کنم نگران چیزی بود.
یکی از راه های موثر دیگر این است از کودک بخواهیم در مورد احساسات دیگران فکر کند.
-
- فکر می کنی اگر پدر بفهمه مادرش مریضه چه احساسی پیدا میکنه؟
- آن کودک که در زمین بازی گریه می کرد چه احساسی داشت؟
- و در ادامه گفتگو را به این شکل ادامه دهید که
- فکر می کنی برای اینکه آن کودک احساس بهتری پیدا کند به چه چیزی نیاز داشت؟
- شاید اگر یک نفر او را بغل چون زانویش درد دارد.
در مورد هیجانات خودتان نیز صحبت کنید: “به دلیل بیماری ای که دارم بی حوصله و کلافه هستم بعدا می توانم با تو صحبت کنم”
گام سوم:
پرورش درک اندیشه و دیدگاه دیگران.
بازی خودت را جای من بگذار یا تعویض نقش ها، تو جای خواهرت و خواهرت جای تو، حالا هر کدام در مورد این مسئله چه احساسی دارید و چه فکری می کنید چه کاری انجام می دهید.
و در آخر نکته مهم این است، فرزندتان همیشه مشاهده گر رفتار شماست و از شما تقلید می کند!
واقعا عالی بود
ممنون از شما که برای درک بهتر ، راهکار ها را با مثال ، ارائه دادید…