مدیریت بحرانِ خیانت
نشانه های طلاق عاطفی
مدیریت بحران خیانت: علل تردیدها و گوش به زنگی زنان از آنجایی که به جهت نوع پستانداری انسان، چندهمسری و خیانت در مردان بیشتر از زنان شایع است، زنان بیشتر احساس خطر میکنند.
از طرفی متاسفانه امروزه به علت ظهور شبکههای مجازی و زیاد شدن خیانت، حساسیت آنان صد چندان شده است.
در واقع آنان نمیتوانند در زندگی احساس امنیت نمایند، این امر حس ششم آنها را نیز برانگیخته و به طور ذاتی دچار نوعی نگرانی و گوش به زنگی دائم مینماید و هرگز نمیتوانند به همسر خود اعتماد کنند برای این منظور آنها دائما دنبال علائم و سرنخهایی همچون موی سر یا بوی ادوکلن ناآشنا در لباس مرد یا سایر نشانهها در ماشین و اسامی و تماسهای نا آشنا در گوشی وی هستند.
زنی برایم تعریف می کرد:
به محض ورود همسرم به خانه او را در آغوش میگیرم؛ اما نه به خاطر محبت؛ بلکه شاید بوی عطری ناآشنا را در او احساس کنم یا موی زنی دیگر را در لباسش ببینم!» اما مردان تا زمانی که چیزی در خصوص همسر خود ندیده یا نشنیده باشند.
به او اعتماد دارند و احساس میکنند که کنترل وی را در دست داشته و خیانت هرگز نمیتواند برای او رخ دهد، کما اینکه خود اهل خیانت باشند؛ حتی از رفت و آمد با دوستان یا مردان دیگر هم ترسی به دل راه نمیدهند؛ مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.
تشخیص عمق رابطه برای تشخیص عمق رابطه:
- مدت رابطه چقدر بوده؟
- آیا روابط جنسی در کار بوده است؟
- دلایل مستندی برای آن وجود دارد؟
- رابطه از چه طریقی و چگونه کشف شد؟
- عمق و میزان اسرار و مسائل خصوصی چقدر بوده است؟
- آیا رابطه به صورت تکانشی، گذرا و کوتاه مدت بوده یا وابستگی های عمیق عاطفی در کار است؟
دلایل مردان و زنان برای روابط ثانوی
الف) مردان:
تحریک دوستان – ادامه روابط با محبوب سابق- قصد کمک و یاری به طرف مقابل – راضی بودن از روابط جنسی با همسر- خستگی و دل زدگی از زندگی زناشویی – کسب تجربه هیجانات جنسی مختلف با دیگران – تنوع طلبی و فرار از یکنواختی در زندگی جنسی – فاصله عاطفی یا جغرافیایی با همسر خود به مدت طولانی.
ب) زنان:
- ادامه روابط قبلی
- عاشق شدن مجدد
- مقابله به مثل و انتقام از همسر خاطی
- احساس جوانی و کسب اعتماد به نفس
- عدم دریافت توجه کافی
- کمبود روابط عاطفی و درک نشدن از طرف همسر
- پناه به یک همدرد و مونس جدید در زندگی
- تاثیر پذیری از هیجان طلبی
- عشق بازی و خوشی های دیگران
أشكال توجيه خیانت از طرف فرد خاطی:
- هرگز نمی گذارم که کسی بویی ببرد، چطور می شود از این موقعیت گذشت
- همه این کار را می کنند، چرا من نکنم
- فرار از یکنواختگی زندگی
- همسرم می خواست توجه بیشتری برایم می کرد، مگر آدم چندبار به دنیا می آید
- باید لذت زندگی را چشید
- او به من احتياج دارد این کار من نوعی کمک و نوع دوستی است
- بدین وسیله روحیه و احساس جوانی می کنم، اتفاقا برای زندگی مشترک با همسرم هم خوب است.
مراحل واکنشی فرد خاطی در خیانت
کمرنگ شدن روابط عاطفی:
باتوجه به یکی یا چندتا از عوامل مذکور در علل خیانت به تدریج روابط گرم گذشته رنگ باخته و آثار بی تفاوتی عاطفی بین زوجین به جریان می افتد.
علی رغم کتمان هر دو طرف از کاهش محسوس در عشق و علاقه سابق، این بی تفاوتی ها به تدریج مانند موریانه از درون شروع به خوردن عناصر عشق و محبت بین طرفین نموده و شکاف عاطفی موجود، در واقع خشت اول فاصله جسمی و جنسی آنان میگردد.
این جریان آن چنان نامحسوس و سرطان گونه پیش می رود که تا مدت ها هیچ کدام از طرفین متوجه تخریب آن نمی شوند.
اختلال در روابط دوطرفه:
نامحسوس بودن شکاف عاطفی و خاصیت فرسایشی آن تا آنجا پیش می رود که به تدریج تأثیر خود را در روابط روزمره و رفتارهای عینی طرفین ظاهر ساخته و رنجش، دل زدگی و حتی نفرت بین آنان خودنمایی میکند.
با فروریختن دیوار صمیمیت، به تدریج بهانهها، تناقضها، مناقشات و مشاجرات کلامی و گاه فیزیکی به راه افتاده و یکدیگر را به باد انتقاد و تهمت میگیرند.
در ابتدا با قهر و آشتیهای پیاپی آغاز و سپس با جدیتر شدن اختلافات، مجادلات بین آنان عمق بیشتری یافته و احساس میکند که دیگر نمیتوانند همدیگر را تحمل نمایند و نهایتا به این نتیجه میرسند که احتمالا در انتخاب خود اشتباه کردهاند.
تشدید بی تفاوتی عاطفی نسبت به همسر و فرزندان
ارضای روانی- عاطفی یا جنسی فرد خاطی در خارج از دایره زناشویی، خود به خود موجب احساس عدم نیاز به همسر و سرد شدن بیشتر روابط آنان و سایه شوم بیتفاوتی در رابطه حکم فرما میگردد.
تمام انرژی و مشغله فکری فرد را حفظ روابط پنهانی با محبوب و با اینکه احساس میکند زمام امور را در دست دارد؛ ولی به نحو محسوسی همه چیز گویای عدم حضور و اشتراک عاطفی وی در خانواده است.
[…] مدیریت بحرانِ خیانت […]
[…] مدیریت بحرانِ خیانت […]
[…] مدیریت بحرانِ خیانت […]